به گزارش پارسینه؛ در 18 اکتبر 2025 (26 مهر)، خیابانهای آمریکا صحنه یکی از بزرگترین موجهای اعتراضی در تاریخ معاصر این کشور بود. میلیونها شهروند، از نیویورک و شیکاگو گرفته تا روستاهای کوچک داکوتای شمالی، با شعار «نه به پادشاه» (No Kings) به خیابان آمدند. این شعار، یادآور روح انقلاب آمریکا در 1776، نه تنها نماد مخالفت با رفتارهای اقتدارگرایانه دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی آمریکا است، بلکه فراخوانی برای بازگشت به اصول بنیادین دموکراسی آمریکایی است.
این اعتراضات که توسط ائتلافی از گروههای چپگرا، مدافعان حقوق مدنی و اتحادیههای کارگری سازماندهی شده، سومین موج اعتراضی بزرگ از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید در ژانویه 2025 محسوب میشود. گستردگی، تنوع و پیام این تظاهرات نشاندهنده شکافی عمیق در جامعه آمریکاست؛ شکافی که فراتر از خطکشیهای حزبی، آیندهای مبهم برای دموکراسی آمریکایی ترسیم میکند.
دلایل شکلگیری: انباشت بحرانها و ترس از اقتدارگرایی
تظاهرات «نه به پادشاه» در بستری از بحرانهای پیدرپی شکل گرفته است. یکی از دلایل اصلی، تعطیلی گسترده و بیسابقه دولت فدرال (شاتداون) است که از اوایل اکتبر آغاز شده و تا روز برگزاری اعتراضات به روز هجدهم خود رسیده است. این تعطیلی، حاصل بنبستی بودجهای بین دموکراتها و جمهوریخواهان است؛ درحالیکه دموکراتها خواستار تأمین مالی برنامههای بیمه سلامت مقرونبهصرفهاند، جمهوریخواهان با اکثریت در کنگره، بودجه را مشروط به کاهش این هزینهها کردهاند.
اما این تنها یک جرقه است. سیاستهای تهاجمی دولت ترامپ در حوزه مهاجرت، اعزام نیروهای فدرال به شهرهای تحت کنترل دموکراتها، محدودیتهای اعمالشده بر رسانهها و روزنامهنگاران و تلاش برای گسترش اختیارات اجرایی، همگی فضایی از ترس نسبت به تمرکز قدرت در دست یک فرد را ایجاد کردهاند. معترضان معتقدند ترامپ در پی تبدیل مقام ریاستجمهوری به موقعیتی شبیه به پادشاهی است؛ همان چیزی که آمریکا بیش از 250 سال پیش علیه آن انقلاب کرد.
اهداف و خواستهها: دفاع از دموکراسی و حقوق بنیادین
جنبش «نه به پادشاه» بیانیهای با چهار هدف اصلی منتشر کرده که بازتابی از دغدغههای گسترده مدنی، سیاسی و اقتصادی است:
1.رد اقتدارگرایی و تمرکز قدرت
سازماندهندگان اعتراضها تلاش ترامپ برای گسترش اختیارات اجرایی، اعزام نظامیان بدون مجوز کنگره و تحدید اختیارات نهادهای نظارتی را تهدیدی برای تفکیک قوا و قانون اساسی میدانند. آنها خواستار محدودسازی قدرت اجرایی و بازگرداندن توازن میان قوای سهگانه هستند.
2.حفظ آزادیهای مدنی
محدودیتهای رسانهای، عملیات اخراج مهاجران و تلاش برای ساکتکردن مخالفان سیاسی، از جمله نگرانیهای جدی فعالان مدنی است. سازمانهایی مانند اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا (ACLU) در کنار معترضان ایستاده و به هزاران نفر آموزش حقوقی دادهاند تا بتوانند بدون خشونت اما با قدرت، صدای خود را به گوش دولت برسانند.
3.بازگشایی دولت و عدالت اقتصادی
تعطیلی دولت، میلیونها کارمند را خانهنشین کرده و دسترسی به خدمات عمومی را مختل کرده است. معترضان این وضعیت را ناشی از اولویتدادن به منافع میلیاردرها بر منافع مردم عادی میدانند. چهرههایی مانند سناتور برنی سندرز، بارها به نقش میلیاردرهایی چون ایلان ماسک، جف بزوس و دیگران در سیاستگذاری دولت ترامپ اعتراض کردهاند.
4.ترویج اتحاد ملی و مشارکت مردمی
هدف دیگر این جنبش، مشارکت فراگیر اقشار مختلف مردم از سراسر ایالات متحده است. نماد این مشارکت، نقشه تعاملی سایت NoKings.org است که مسیر دسترسی به نزدیکترین تجمع را برای همه شهروندان فراهم کرده و شعار «مقاومت از هر خیابان آغاز میشود» را تکرار میکند.
ابعاد اجتماعی و سیاسی: جامعهای در تقابل با خود
اعتراضات «نه به پادشاه» تنها واکنشی سیاسی نیست، بلکه نشانهای از بیداری اجتماعی در برابر تهدیداتی است که شهروندان برای آزادیها و استانداردادهای زندگیشان احساس میکنند. ترکیب جمعیتی معترضان، شامل معلمان، پرستاران، کارگران صنعتی، مهاجران، فعالان اقلیتهای جنسی و حتی جمهوریخواهان ناراضی است. این تنوع نشان میدهد که موضوع تنها حزبی نیست، بلکه ملی است.
از سوی دیگر، این اعتراضات دموکراتها را پس از ماهها اختلاف، به طرز بیسابقهای متحد کرده است. از برنی سندرز در واشنگتن گرفته تا الیزابت وارن در بوستون، رهبران برجسته دموکرات از تظاهرات حمایت کرده و آن را «تجمعی برای نجات دموکراسی» خواندهاند. در مقابل، جمهوریخواهان واکنش تندی نشان دادهاند. مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان، این تظاهرات را «راهپیمایی نفرت از آمریکا» نامید و شرکتکنندگان را «آنتیفا و مارکسیستهای ضدسرمایهداری» خواند. دونالد ترامپ نیز در مصاحبهای تلویزیونی گفت: «من شاه نیستم. اما آنها مرا شاه مینامند چون میدانند من قدرت دارم.»
وسعت جغرافیایی و جمعیتی: از روستاهای کوچک تا قلب کلانشهرها
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این جنبش، وسعت جغرافیایی آن است. تا پیش از روز برگزاری، بیش از 2700 تجمع در 50 ایالت ثبت شده بود. در شهرهایی مانند واشنگتن دیسی، نیویورک، لسآنجلس و شیکاگو، جمعیتهای صدها هزار نفری گرد هم آمدند. در عین حال، شهرهای کوچک مانند بوزمان در مونتانا یا پراویدنس در رودآیلند نیز شاهد مشارکت گسترده بودند. بزرگترین تجمع ایالتی در پراویدنس با بیش از 32 هزار نفر ثبت شد. در نیویورک، شهردار اریک آدامز امنیت تجمعات را تضمین کرد و در بوستون، شهردار میشل وو آن را «لحظهای تاریخی برای حفظ آزادی» نامید. این وسعت، جنبش را از یک حرکت چپگرا به یک رویداد ملی فراگیر بدل کرده است.
نتیجه
جنبش «نه به پادشاه» به عنوان بزرگترین موج اعتراضی در تاریخ معاصر آمریکا، بیش از هر چیز دیگر اعلامیهای برای حفاظت از ارزشهای بنیادین دموکراسی است. به همین دلیل کارشناسان غربی می گویند این اعتراضات نه تنها نمادی از مخالفت با سیاستهای ترامپ، بلکه یادآوری اصولی است که بر اساس آنها آمریکا شکل گرفته است: آزادی، برابری و رد هرگونه حاکمیت مطلق. ارزش هایی که البته تنها بر روی کاغذ نوشته شده و تاریخ پر از جنگ و جنایت آمریکا دقیقا بر خلاف این ارزش ها است.
در شرایطی که تعطیلی دولت و بحرانهای اقتصادی و سیاسی ادامه دارد، این حرکت اجتماعی و سیاسی میتواند نقطه عطفی در سیاست آمریکا باشد. اگر این اعتراضات بتوانند خواستههای خود را به صورت عملی و قانونی پیگیری کنند، ممکن است شاهد اصلاحات اساسی در نظام حکومتی و سیاستهای داخلی کشور باشیم.
جنبش «نه به پادشاه» تنها یک اعتراض سیاسی ساده نیست، بلکه انعکاسی از شکاف عمیق اجتماعی و فرهنگی در آمریکا است. شرکتکنندگان در این تظاهرات طیف گستردهای از اقشار مختلف جامعه را شامل میشوند؛ از کارگران و معلمان گرفته تا فعالان حقوق بشر، جامعه LGBTQ+، مهاجران و حتی جمهوریخواهان سابق که دیگر با سیاستهای ترامپ همسو نیستند. این ترکیب نشاندهنده نارضایتی گسترده و چندوجهی است که فراتر از مرزهای حزبی حرکت کرده است.
دموکراتها این اعتراضات را فرصتی برای اتحاد و احیای امید به دموکراسی میبینند. برنی سندرز آن را «تجمع عشق به آمریکا» توصیف میکند و الیزابت وارن با تأکید بر ضرورت مقاومت در برابر اقتدارگرایی، از شرکتکنندگان حمایت کرده است. چاک شومر نیز هشدار میدهد که نباید اجازه داد سیاستهای ترامپ و جمهوریخواهان آزادیهای مدنی و حقوق بشر را تهدید کنند./مشرق
0 دیدگاه